Sep 16, 2009

عبدالله عراقی ، فرمانده سپاه یا لات چاله میدون ….

.... فیلمی دردناک
دوشنبه اولین روز کاری است و عصر در خانه ام. خستگی ام با چایی که رافونه ریخته در شده است ، ناگهان فیلمی در یوتیوب
 توجهم را جلب می کند.
پدری است دل سوخته. دارد برای یک روحانی درد دل می کند. جانبازی چهل درصد که بیش از ۲۸ سال در سپاه خدمت کرده است. گله دارد از مرگ فرزندش که گویا در وقایع اخیر کشته شده است. گله دارد از سپاه و عبدالله عراقی و بقیه که این روزها می کشند و جواب نمی دهند. می زنند ، می برند و تجاوز می کنند انگار نه انگار.
عبدالله عراقی کنار آخوند حاضر اول بی تفاوت از سخنان مرد می گذرد ، اما کم کم که می بیند خطاب آن پدر ، خودش است ، جواب می دهد:
پدر دلسوخته : پسرم را کشته اند ، بعد هرچه می گویم کسی جواب نمی دهد. مدام تهدیدم می کنند و اراذل را سراغم می فرستند. امنیت جانی ندارم ، اگر کشته بشم ، مسولش آقای عراقیه .. ۴۰ درصد جانبازم ، ۲۸ تو سپاه خدمت کردم اما اینها دارن از یه قاتل حمایت می کنن. درد من اینه ، چرا تو سپاه پاسداران از قاتل حمایت کنن ، و رسما به آدم توهین کنند. ایشان به من می گه غلط کردی پیگیری کردی ، هر غلطی دلت می خواد بکن …
سرتیپ عبدالله عراقی : تو برو شکایتت رو بکن … تو مجلسش هم باهات میایم ، برو شکایتت رو بکن. طرف اولاد پیغمبره ،
پدر دلسوخته :چی اولاد پیغمبره ، قاتله
سرتیپ عبدالله عراقی : مرد بودی رضایت می دادی .
پدر دلسوخته : چرا رضایت بدم بچه ام رو کشته
سرتیپ  عبدالله عراقی : عزت خودت می رفت بالا
پدر دلسوخته : بچه خودت بود رضایت می دادی ؟ چه توقع بیخودی ؟ من برای خدا انقلاب کردم ، من حکم خدا رو اجرا کردم ، برای چی می گی رضایت بده
سرتیپ عبدالله عراقی : چی می گی
پدر دلسوخته : تو برای چی به من می گی اگر مرد بودی رضایت می دادی ؟ تو مرد نیستی !
سرتیپ عبدالله عراقی بلند می شود و پدر دلسوخته را می زند.
حال می توان به مجلس امیدوار بود ؟ آیا می توان به قوه قضاییه امیدوار بود؟ این سرداران که واژه اراذل و اباش برای شان مناسب تر است ، کشور را زیر چکمه های خود گرفته اند..
پس نوشت – برخی از دوستان توضیحاتی در مورد این ویدئو داده اند در زیر نقل می کنم :
حدود یک سال پیش درگیری بین یکی از بسیجیان مسجد الزهرا فاز دو شهرک محلاتی (که پدرش را در فیلم در حال اعتراض می بینید ) و یکی از جوانان شهرک که او هم فرزند پاسدار بوده است در می گیرد. جوان بسیجی بخاطر پخش موسیقی درگیر می شود و کار به درگیری فیزیکی کشیده شده و بسیجی کشده می شود. خانواده وی و پدرش تلاش فراوانی داشتند که فرزند بسجی شان را شهید اعلام کنند و سپاه این را بپذیرد. همچنین خواستار اعدام جوان که تصادفا پسرشان را کشته است در محل شهرک بودند. امام جماعت مسجد ، مردم و سپاه شهید بودن بسیجی را نمی پذیرند و از خانواده او می خواهند چون در واقع پسر خودشان مقصر بوده و بر سرپخش آهنگ به درگیری پرداخته این جوان را عفو کرده و از قصاص بگذرند. اما این خانواده قبول نکردند و نهایتا این جوان در اوین اعدام شد. ظاهرا سپاه اجازه به دار آویختن این جوان را در شهرک نداد. خانواده او هنوز هم در شهرک با همه قطع رابطه هستند. اینکه فرمانده سپاه دراین فیلم به او می گوید مرد بودی و می بخشیدی اشاره به این موضوع دارد

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home